وحدت و اتحاد ملی و چگونگی آن

وحدت و اتحاد ملی و چگونگی آن

نیروهای برانداز ملی یک توده عظیم، اما نه چندان مرتبط با هم می باشند. این نیرو گرایش‌های سیاسی متفاوتی را در بر می گیرد. تفاوتها همواره دارای مرزهای مشخصی نیستند و انتظار یکپارچگی نیست اما درباره مسائل اساسی نجات ایران انتظار یک رأیی می باشد. در چهار دهه اخیر وحدت و اتحاد فراگیر ملی بارها از سوی شخصیت‌های برجسته سیاسی-تشکیلاتی مطرح گردیده است، اما این اندیشه هیچگاه در سطح ارکان پرمسئولیت اپوزیسیون راسخ نشد. گهگاهی کوشش‌های پرصدا برای امیدوار ساختن مردم انجام می گرفت اما منطق و باورها، در استمرار و پیگیری این تلاش ها نبود. در فضای آشفته و ناسالم کنونی چیزی که بیش از همه ارزش ها از نظر دور افتاده، همبستگی و وحدت ملی میباشد اتحاد ملی در مقطع کنونی تاریخ، روندی است ضروری، فراگیر، مستمر و پویا و باید از هرگونه ملاحظات مسلکی، تاکتیکی و فردی فراتر رود. هدف نخست این یگانگی و وحدت تبدیل نیروهای وسیع بالقوه درون و برون مرزی، به توانی موثر در جهت پیکار ملی است.

وحدت وسیله‌ای برای دستیابی یک شخصیت به قدرت نیست. راهی برای رهایی مملکت و دست یافتن به آزادی می باشد. برای دست یافتن به وحدت، باید با پاره‌ای از رهنمودهای اشتباه در همه اردوگاههای سیاسی نشر یافتند به مقابله برخاست. وحدت و اتحاد فراگیر ملی مستلزم یک تحول واقعی در روابط نیروها و مملکت هاست. خواستهای مسلکی یا طبقاتی باید تابع شرایط وحدت باشد. اگر بخواهیم در آینده ایران در جامعه‌ای با چهره انسانی و حقوق بشری با نظام دموکراتیک زندگی کنیم و با هم همزیستی داشته باشیم، باید به اهداف مشترک جامعه یعنی اهداف ملی در برابر اهداف مسلکی اولویت دهیم. اصول راه های ملی که از چپ تا راست اظهار وفاداری می‌کنند اهداف مشترک مسلک های مختلف است. برای تقویت وحدت و اتحاد ملی و مشروعیت بخشیدن به آن باید استقلال سازمان‌های سیاسی و شخصیت‌های ملی تضمین شود.

سازمان‌هایی نظیر گروه وحدت ملی ایرانیان اروپا که در روند اتحاد ملی به یکدیگر می پیوندند و با هم پیش می روند، هویت خود را حفظ خواهد کرد. آنها در کار درونی یکدیگر مداخله نمی کنند و فقط به حرکت مشترک یاری می دهند. هرچه اعتقاد به اهداف ملی راسخ تر باشد یگانگی ملی استوارتر می باشد . اگر وحدت را در چشم انداز پراتیک بنگریم، دو نیاز اساسی وجود دارد: برنامه و استراتژی. محتوای برنامه آزاد کردن مملکت از تسلط شوم استبداد مذهبی میباشد و استراتژی متعهد کردن نیروهای عظیم برانداز اما متفرق بر محور این برنامه.

پس از وحدت و اتحاد فراگیر با نیاز دوفوریتی باید تشکیلات و سازمان فراگیر ملی را شالوده ریزی کرد و ساختار رهبری را آغاز نمود. حال که شاهزاده رضا پهلوی در بیانیه پیمان نوین طرفدار اتحاد فراگیر ملی می‌باشد اما بیان نموده اند که دنبال تصاحب هیچ قدرتی در آینده کشور و هیچ مسئولیت تشکیلاتی در شرایط کنونی نمی باشند باید پس از تشکیلات فراگیر بتوانیم در تدارک یک شورای رهبری و کادر رهبری باشیم. وظیفه شناسی این کادر رهبری، فراتر از انجام وظایف یک کادر اداری می باشد. کادری که بخواهد ایرانیان را به مبارزه علیه جمهوری اسلامی بطلبد، باید خود مظهر ملی‌گرایی و ایران گرایی و مبارزه طلبی باشد و برای از میان بردن تصویر ذهنی که از ناشایستگی اپوزیسیون در اذهان ایرانیان به وجود آمده تلاش نمود. باید یک بار برای همیشه خط فاصلی میان پیکار ملی همچنین از خودگذشتگی ملی با جاه طلبی های سیاسی و بهره برداری های مالی از کشورهای خارجی کشیده شود. گروه وحدت ملی ایرانیان اروپا مرکزیت هامبورگ و هسته مقاومت‌های آن در ایران به ویژه استان خوزستان در کنار رهبران ملی انجام وظیفه ملی خواهد نمود.

 

زنده باد ایران و مردم ایران

زنده باد یکپارچگی و وحدت ملی ایران

سرنگون باد رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی

 

شورای عالی گروه وحدت ملی ایرانیان اروپا – دکتر فریبرز صارمی هامبورگ ۰۴ نوامبر ۲۰۲۰

تلفن : ۰۰۴۹۱۷۱۶۰۱۲۸۶۶  وبلاگ : https://wahdatemelli.info/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *