نظام کنونی ایران بدون قید شرط سقوط خواهد نمود. با اتکا به این واقعیت که بخشی از فرهیختگان سیاسی در برون از مرز می باشند، در شرایط کنونی هم پیوندی و هماهنگی میان آنها با نخبگان و جریانهای سیاسی درون مرزی امری ضروری میباشد.
فرهیختگان و صاحبنظران خارج می توانند با پیوند و هماهنگی با فعالین داخل کشور مدیریت دوران گذار پس از سقوط نظام را بر عهده گیرند.
شخصیتهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی در داخل و خارج هستند که می توان از وجود آنها برای دوران گذار و بازسازی کشور استفاده نمود.
جمهوری اسلامی به مثابه نظامی مستبد و توتالیتر اینک فاز نهایی و پایانی خود را از سر می گذراند.
اکنون دیگر شرایطی فراهم آمده که نظام در برابر هر حرکتی و خیزشی بر سر دو راهی سرکوب یا عقب نشینی قرار گرفته که هر کدام از این سناریوها بازی باخت، باخت برای نظام و رهبری آن می باشد.
جنبش ملت ایران بویژه جوانان فراز و فرود و اُفت و خیز خواهد داشت ولی هرگز خاموش شدنی نیست و کشتی طوفان زده به ساحل نجات خواهد رسید. گفتمان اصلاح طلبی می رود که پس از 20 سال به پایان رسد.
ـ پذیرش منشور حقوق بشر
ـ برابری کامل حقوق زن و مرد و برابری حقوق شهروندان
ـ جدایی دین و مذهب از نهاد حکومت، بی طرفی حکومت نسبت به اعتقادات دینی و اجتماعی شهروندان
ـ انتخابی بودن مقامهای اصلی نهادهای قدرت
ـ مخالفت با حمله نظامی آمریکا، اسراییل و عربستان و هر کشور بیگانه دیگری، دفاع از یکپارچگی و تمامیت ارضی کشور، تنظیم سیاست خارجی بر اساس منافع ملی می بایستی در الویت برنامه مدیریت گذار باشد.
شخصیتهای با نام و نسبتاً با نام در داخل و خارج از کشور هستند که با هماهنگی یکدیگر می توانند تشکیلاتی بوجود آورند که مدیریت دوران گذار را بر عهده گیرند.
با ایمان به ایجاد نظامی ملی و مردمی بر اساس حاکمیت ملی و تاریخ و فرهنگ ایران.